کلبه گذران زندگی

زندگی یعنی: بخند هرچند که غمگینی، ببخش هرچند که مسکینی، فراموش کن هرچند که دلگیری، اینگونه بودن زیباست، هرچند که آسان نیست...

کلبه گذران زندگی

زندگی یعنی: بخند هرچند که غمگینی، ببخش هرچند که مسکینی، فراموش کن هرچند که دلگیری، اینگونه بودن زیباست، هرچند که آسان نیست...

خیلی بی حوصله ام....

حوصله آپیدن و تایید نظرات و جواباشون و اصلا وبلاگو ندارم. فقط واسه این وبلاگ سرپاست واسه ارتباط با نابغه هایی مث شما.... خیلی باحالیت... خوش بحالتون که شادیت....

آرزوی 1ساعت شادی شمارو دارم. جدی میگم...


دوس دارم یه مطلبی رو بزنم اما میترسم دخترا پرو بشن. دخترا که همیشه پررو هستن، اینم روش:


یادش آمد که چقدر دوست داشت فرزندشان پسر باشد...
 
یادش آمد که چقدر دوست داشت فرزندشان پسر باشد.
درب اتاق عمل باز شد. پرستار بود.
- مژده بدهید : یک پسر کاکل زری!
.
.
.

حالا هم در بیمارستان بود.در باز شد.
- پسرم اومده؟
- «نه، داداش نیست، پرستاره»

دختر این را گفت و پدرش را نوازش کرد!



فیس نکنیت. همیشه اینطوری هم نیستید...


دخترا همیشه هروقت یه چیز خوب درموردشون میگی تو کونشون عروسی میشه. مخصوصا اگه درمورد زیباییشون باشه.... میگی نه، بخون:


فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .پیرمرد از دختر پرسید :- غمگینی؟

- نه.


مطمئنی؟


- نه.


- چرا گریه می کنی؟


دوستام 
منو دوست ندارن.


- چرا؟


- چون قشنگ نیستم.


- قبلا اینو به تو گفتن؟


- نه.


- ولی تو قشنگ 
ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.


- راست می گی؟


- از ته قلبم 
آره.


دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید؛ شاد شاد.


چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد؛ کیفش را باز کرد؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت!!!


نظرات 8 + ارسال نظر
یک دوست فراموش شده... دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:46 ب.ظ


دمت گرم کلی خندیدیم...جالب بود.
من که کلا از قیافه هیچ خیری ندیدم.اگه نظر منو بخوای(که نمی خوای) قیافه همیشه در درجه دوم و سوم قرار داره.نمی گم زیاد مهم نیست چون هستولی نه این که دیگه این قدر شلوغش کنن

یه چیز دیگه:تو رودروایسی گیر نکن اگه حال نداری آپ کنی...دوست نداری خوب آپ نکن.
راستی،خوش به حال مهموناتون...تو خونه شما خیلی حال می کننا...
موضوع برای آپ کردن به نظرم نمی رسه ولی چشم در آولین فرصت آپ می کنم.
تابستون چطوره؟باو تو که پسری نمی ذاری بهت بد بگذره

واسه چی مهمونامون تو خونه کلی حال می کنن؟؟؟؟؟

تابستون مضخرفه. زود میگذره و کار خاصی نمی کنیم. خونمون رو داریم تعمیر می کنیم، اونجا کارگری می کنم :دی

عهغغعقفغفغفثقغ سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:41 ب.ظ

حیف وبلاگت که کسی نمی خونش. واقعا حیف.....
بهتر از وبلاگای دیگه است... متفاوته...
ماله اونا خیلی سسوله اما ماله تو متفبوته....

حیف...
ممنون از تعریفت....

colonel چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ق.ظ http://SCREWY.BLOGFA.COM

آره دقیقا همینجورین!!!

;)

آرام چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:53 ب.ظ

:دی
خب چرا انقدر بدبینی نسبت به دخترا :-"

میخونم ولی حوصله نظر دادن نیس. شاد بودنو هم بیخیال، تو هم میتونی! ( مراجعه شود به نظر نسترن تو وب امیرحسین :دی)

نمیتونم...
باشه

یک دوست فراموش شده... چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ

به خاطر این که تو آپ قبلیت-نظر دوم-جواب دست چپ گفتی چون مهمونم جوابمو میدی...چه صفایی می کنن مهموناتون..
خواهر برادر داری؟

نفهمیدم درمورد مهمون چی گفتی.
میشه واضح بگی؟؟؟
آره دارم. خواهر زاده ام دارم..

پری جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:03 ب.ظ http://think-in-dark.blogfa.com

بیحوصله گی فقط یه تلقینه ... کافیه از جایی که نشستی بلند شی بری جلو اینده و به خودت لبخند بزنی ... یا یه قهقه مصنوعی ...
حوصلت میاد سر جاش ...
شاد بودن کار سختی نیست .. فقط کافیه غمگین نباشی

بابا اصلا ما آینه هم نداریم...
اگه دارید یه آینه به ماهم بدید...
مرسی

tina شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ http://streetgirl.blogfa.com

آپ+لینک وبمُ درست کن:دی

;)

یک دوست فراموش شده... یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:47 ب.ظ

کلا قضیه مهمونو بیخیال شو...منم میرم از سمپاد استعفا بدم...

چرا استعفا بدی؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد